بشنو از نی چون حکایت می کند. . . !
دلنوشته
دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 10:35 ::  نويسنده : Professor       


در 30 سالگي کارش را از دست داد.
در 32 سالگي در يک دادگاه حقوق شکست خورد.
در 34 سالگي مجددا ور شکست شد
در 35 سالگي که رسيد,عشق دوران کودکي اش را از دست داد
در36 سالگي دچار اختلال اعصاب شد
در 38 سالگي در انتخابات شکست خورد
در 48,46,44 سالگي باز در انتخابات کنگره شکست خورد
به55 سالگي که رسيد هنوز نتوانست سناتور ايالت شود
در 58 سالگي مجددا سناتور نشد
در 60 سالگي به رياست جمهوري آمریکا برگزيده شد
...
نام او آبراهام لينکلن بود
........
جا نزد
هرگز جا نزنيد
بازندگان آنهايي هستند که جا زدند...



دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 10:30 ::  نويسنده : Professor       


سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید 
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست 
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند 
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم ؟!سخن هر دو را شنیدم 
یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند 
و سوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد 



دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 10:28 ::  نويسنده : Professor       


زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.



یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 22:58 ::  نويسنده : Professor       


آمریکا:
شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر میکند. احیاناً آن وسط مقادیری مشت و لگد توسط افسر پلیس دریافت میدارید. یک نفر از این صحنه فیلم میگیرید و در اینترنت پخش می کند. صحنه ضرب و شتم شما از 222 کانال خبری و سیاسی پخش می شود. پلیس رسوا می شود. پلیس از مردم آمریکا عذرخواهی می کند. پلیس 15 میلیون دلار به شما غرامت می دهد. شما نیز به خاطر جرمی که مرتکب شده اید مجازات می شوید.

ایتالیا:
شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر می کند. شما به پلیس رشوه می دهید. شما آزاد می شوید!

فرانسه:
شما خلاف می کنید اما پلیس شما را دستگیر نمی کند چون فعلاً به خاطر حقوق پایینش در حال اعتصاب است.. .

انگلیس:
شما خلاف می کنید و پلیس یک مسلمان سیاه پوست عرب را به جای شما دستگیر می کند.

آلمان:
شما خلاف می کنید و سگ های پلیس ردتان را پیدا می کنند و شما را دستگیر می کنند.

سوئیس:
شما خلاف نمی کنید .پس نیازی به حضور پلیس نیست.

عراق:
شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر می کند. در حین دستگیر شدن بمبی که در جورابتان جا سازی کرده اید منفجر می کنید و به همراه پلیس می ترکید!!

چین:
شما خلاف می کنید. شما اعدام می شوید!

امارات:
شما حال و حوصله خلاف ندارید و به جایش با همراهی پلیس ، از کشور های همجوار دختر وارد می کنید!


هندوستان:
شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر می کند و شما عاشق دختر رییس پلیس می شوید و توسط اون دختر از زندان فرار می کنید و در حالیکه دو تایی آواز میخوانید و دور درخت می چرخید و روسری دورگردن معشوقه تان می پیچید و هی دستش را می گیرید و می کشید و ول میکنید به دوردست ها فرار می کنید.

هلند:
از آنجا که همه کار های خلاف در این کشور خلاف محسوب نمی شوند بنابراین شما خواهر و مادر مردم را هم که به یکدیگر پیوند بزنید باز هم خلاف محسوب نمی شود و پلیس دستگیرتان نمی کند!

روسیه:
شما خلاف می کنید اما قبل از آنکه توسط پلیس دستگیر شوید توسط گروه های رقیب کشته می شوید.

یه جای دور:
شما خلافی نمی کنید اما پلیس شما را دستگیر می کند. شما ناپدید می شوید. یک هفته می گذرد و خبری از شما نمیشود. دو هفته میگذرد و کسی خبری از شما ندارد. پلیس دستگیری شما را تکذیب می کند. اداره قضاوت نسبت به وجود شما ابراز بی اطلاعی می کند. بیمارستان ها و زندان ها و پزشکی قانونی هم از شما خبری ندارند. در پایان هفته سوم یک سایت محارب و معاند و فتنه گر و برانداز و اغتشاش گر و حرمت شکن مکان دقیق دستگیری ، همراه با فیلم ضرب و شتم تان را پخش می کند. پلیس از طریق 222 کانال خبری و سیاسی این اتفاق را تکذیب می کند و فیلمبردار این صحنه را تحت تعقیب قرار می دهد! شما هم بالاخره یه بلایی سرتان می آید. نگران نباشید...!



یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 22:55 ::  نويسنده : Professor       

 


همين چند هفته پيش بود که يک ايراني داخل بانک در منهتن نيويورک شد و يک شماره از دستگاه گرفت.
وقتي شماره اش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پيش کارشناس بانک رفت و گفت که براي مدت دو هفته قصد سفر تجاري به اروپا را داره و به همين دليل نياز به يک وام فوري بمبلغ 5000 دلار داره کارشناس نگاهي به تيپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که براي اعطاي وام نياز به قدري وثيقه و گارانتي داره..
و مرد هم سريع دستش را کرد توي جيبش و کليد ماشين فراري جديدش را که دقيقا جلوي در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئيس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط براي دو هفته
کارمند بانک هم سريع کليد ماشين گرانقيمت را گرفت و ماشين را به پارکينگ بانک در طبقه پائين انتقال داد.
خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام رو پرداخت کرد. (این خط رو دوباره بخون)
کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئيس بانک گفت " از اينکه بانک ما رو انتخاب کرديد متشکريم"
و گفت ما چک کرديم ومعلوم شد که شما يک مولتي ميليونر هستيد ولي فقط من يک سوال برام باقي مانده که با اين همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادين که 5000 دلار از ما وام گرفتيد؟
ايروني يه نگاهي به کارشناس بيچاره کرد و گفت:تو فقط به من بگو کجاي نيويورک ميتونم ماشين 450000 دلاري رو براي 2 هفته با اطمينان خاطر با هزینه فقط 15.86 دلار پارک کنم!!!؟



شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : Professor       


یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!! 
میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه...!
بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!!
یه روز معلم محترم در کلاس چهارم، ایشون رو می بره پای تخته تا مساحت یک شکلی رو حساب کنه! تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه که می بینه همه دارن داد می زنن:
انتگرال بگیر
انتگرال بگیر
انتگرال بگیر
.
.



شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : Professor       


سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما(ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می رود و در یکی از این مسافرت ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می کند.پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند..چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در زندان به دیفتری مبتلا... می شود.سردار بلوچ هر چه التماس و زاری می کند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند تا شاید بهبود یابد ولی ترتیب اثر نمی دهند.

سردار حسین خان به افضل الملک،ندیم فرمانفرما نیز متوسل می شود.افضل الملک نزد فرمانفرما می رود و وساطت می کند،اما باز هم نتیجه ای نمی بخشد.سردار حسین خان حاضر می شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به فرمانفرما بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند و افضل الملک این پیشنهاد را به فرمانفرما منعکس می کند،اما باز هم فرمانفرما نمی پذیرد.

افضل الملک به فرمانفرما می گوید:قربان آخر خدایی هست،پیغمبری هست،ستم است که پسری درکنار پدر در رندان بمیرد.اگر پدر گناهکار است ،پسر که گناهی ندارد

فرمانفرما پاسخ می دهد : در مورد این مرد چیزی نگو که فرمانفرمای کرمان،نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسین خان نمی فروشد.

همان روز پسر خردسال سردار حسین خان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می سپارد.دو سه روز پس از این ماجرا یکی از پسرهای فرمانفرما به دیفتری دچار می شود.هر چه پزشکان برای مداوای او تلاش می کنند اثری نمی بخشد.به دستور فرمانفرما پانصد گوسفند در آن روزها پی در پی قربانی می کنند و به فقرا می بخشند اما نتیجه ای نمی دهد و فرزند فرمانفرما جان می دهد.

فرمانفرما در ایام عزای پسر خود،در نهایت اندوه بسر می برد.درهمین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق فرمانفرما می شود.فرمانفرما به حالی پریشان به گریه افتاده و به صدایی بلند می گوید:((افضل الملک!باور کن که نه خدایی هست و نه پیغمبری!والا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده،لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند می بایست فرزند من نجات می یافت.)).افضل الملک در حالی که فرمانفرما را دلداری می دهد می گوید:قربان این فرمایش را نفرمایید،چرا که هم خدایی هست و هم پیغمبری،اما می دانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه ی فرمانفرما ناصرالدوله نمی فروشد



شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 17:34 ::  نويسنده : Professor       


تحقيقات اخير دانشمندان حاکي از آن است که مغز انسان از روابط رياضي براي ذخيره علايق و احساسات استفاده مي کند. 
بدون نگاه کردن به جواب ها اين تست را انجام دهيد. 

1-
يک عدد از ۱ تا ۹ انتخاب کنيد. 
2-
آنرا در عدد ۳ ضرب کنيد. 
3-
حاصل را بعلاوه ۳ کنيد. 
4-
دوباره حاصل را در ۳ ضرب کنيد. 
5-
يک عدد ۲ يا ۳ رقمي بدست آورده ايد. 
6-
ارقام عدد خود را با هم جمع کنيد (مثلا اگر عددتان ۱۸ است ۱ را با ۸ جمع کنيد) 

. 

. 


حالا با توجه به عدد بدست آمده و ليست زير ، ببينيد الگوي شما در زندگيتان کيست. 





1-
انيشتين 
2-
نلسون ماندلا 
3-
جاکوب زوما 
4-
محمد علي کلي 
5-
تام کروز 
6-
بيل گيتس 
7-
گاندي 
8-
براد پيت 
9-
محمود احمدي نژاد 
10-
باراک اوباما 

مي دونم ، مي دونم چه حال داري ... 
يه روز هم تو مي توني مثل اون بشي ... 

باور کن ! 
اوه راستي .. 

. 

اينقدر عددهاي متفاوت رو هي امتحان نکن ... 
باهاش کنار بيا ... 



پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:, :: 18:13 ::  نويسنده : Professor       

می‌گویند در كشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میكرد كه از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق كرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.

وی پس از مشاوره فراوان با پزشكان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یك راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میكند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد كه مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نكند .وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشكه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی كند. همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میكند. پس از مدتی رنگ ماشین، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می‌آید را به رنگ سبز و تركیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسكین می‌یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشكر از راهب وی را به منزلش دعوت می‌نماید راهب نیز كه با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود كه باید لباسش را عوض كرده و خرقه‌ای به رنگ سبز به تن كند. 
و نیز چنین كرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می‌پرسد آیا چشم دردش تسكین یافته؟ مرد ثروتمند نیز تشكر كرده و میگوید: " بله. اما این گرانترین مداوایی بود كه تاكنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعكس این ارزانترین نسخه‌ای بوده كه تاكنون تجویز كرده‌ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها كافی بود عینكی با شیشه سبز خریداری كنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود. برای این كار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلكه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به كام خود درآوری. 
تغییر دنیا كار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد . . .



پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:, :: 18:7 ::  نويسنده : Professor       


دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می‌گذراند به خاطر پروژه‌ای که 
انجام داده بود جایزه اول را گرفت. 
او در پروژه خود از 50نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا 
حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای 
این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:

1-
مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می‌شود. 

2-
عنصر اصلی باران اسیدی است. 

3-
وقتی به حالت گاز در می‌آید بسیار سوزاننده است. 

4-
استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می‌شود. 

5-
باعث فرسایش اجسام می‌شود. 

6-
حتی روی ترمز اتومبیل‌ها اثر منفی می‌گذارد. 

7-
حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است. 

از پنجاه نفر فوق، 43 نفر دادخواست را امضا کردند.6 نفر به طور کلی 
علاقه‌ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می‌دانست که ماده شیمیایی «دی 
هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است! 
عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود !! . . . 
.



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بشنو از نی چون حکایت می کند. . . ! و آدرس neyname.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 31409
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1